استان گیلان با پیشینهای غنی از فرهنگ، آدابورسوم و پوششهای محلی، همواره یکی از نمادهای هویت فرهنگی در ایران بوده است. پوشش سنتی مردان و زنان گیلک، که متناسب با اقلیم، نوع معیشت و باورهای اجتماعی شکل گرفته، بازتابی از تاریخ، نجابت اجتماعی و سبک زندگی مردم این منطقه است. با این حال، در سالهای […]
استان گیلان با پیشینهای غنی از فرهنگ، آدابورسوم و پوششهای محلی، همواره یکی از نمادهای هویت فرهنگی در ایران بوده است. پوشش سنتی مردان و زنان گیلک، که متناسب با اقلیم، نوع معیشت و باورهای اجتماعی شکل گرفته، بازتابی از تاریخ، نجابت اجتماعی و سبک زندگی مردم این منطقه است. با این حال، در سالهای اخیر گسترش استایلها و تیپهایی که ریشهای در فرهنگ بومی گیلان ندارند، بهویژه در میان نسل جوان، به یک پدیده قابلتأمل اجتماعی تبدیل شده و نگرانیهایی را در زمینه تضعیف هویت فرهنگی و بروز آسیبهای اجتماعی بهدنبال داشته است. ورود بیضابطه الگوهای پوشش بیگانه، که عمدتاً تحت تأثیر شبکههای اجتماعی، رسانههای خارجی و جریانهای مد زودگذر جهانی شکل میگیرند، سبب فاصله گرفتن بخشی از جامعه از ارزشها و هنجارهای فرهنگی دیرینه شده است. این نوع استایلها در بسیاری از موارد نهتنها با اقلیم و سبک زندگی گیلان همخوانی ندارند، بلکه باعث ایجاد دوگانگی هویتی در افراد، بهویژه نوجوانان و جوانان میشوند. تلاش برای جلب توجه، تقلید کورکورانه و رقابتهای ظاهری، میتواند زمینهساز کاهش اعتمادبهنفس واقعی، مصرفگرایی افراطی و فشارهای اقتصادی بر خانوادهها شود. از منظر اجتماعی، رواج تیپهای بیگانه با فرهنگ بومی ممکن است به افزایش شکاف نسلی، تعارض میان خانوادهها و فرزندان و کمرنگ شدن حس تعلق به جامعه محلی منجر شود. هنگامی که پوشش و ظاهر به ابزار هویتسازی سطحی تبدیل میشود، ارزشهای عمیقتری مانند اخلاق، مسئولیتپذیری اجتماعی و احترام متقابل در حاشیه قرار میگیرند. علاوه بر این، نگاه قضاوتگرانه متقابل میان گروههای مختلف اجتماعی میتواند تنشها و سوءتفاهمهایی را در فضای عمومی ایجاد کند. برای برونرفت از این معضل، نخستین گام تقویت آگاهی فرهنگی بهویژه در میان نسل جوان است. آموزش غیرمستقیم و جذاب درباره تاریخ پوشش محلی، فلسفه لباسهای سنتی گیلان و پیوند آن با هویت اجتماعی، میتواند نقش مؤثری در ایجاد حس افتخار به فرهنگ بومی داشته باشد. رسانههای محلی، مدارس، دانشگاهها و تولیدکنندگان محتوا در فضای مجازی میتوانند با معرفی الگوهای موفق و بهروز از پوششهای الهامگرفته از فرهنگ گیلانی، میان سنت و نیازهای نسل امروز پل ارتباطی ایجاد کنند. راهکار دیگر، حمایت از طراحان لباس بومی و صنایعدستی مرتبط با پوشاک محلی است. بازآفرینی لباسهای سنتی با طراحیهای نوین و کاربردی، میتواند جایگزینی جذاب برای استایلهای بیگانه باشد و همزمان به اشتغالزایی و رونق اقتصاد فرهنگی استان کمک کند. در کنار این اقدامات، گفتوگوی سازنده در خانوادهها و پرهیز از برخوردهای سلبی و تحقیرآمیز، نقش مهمی در هدایت سلیقه پوششی جوانان دارد. در نهایت، حفظ فرهنگ پوشش در گیلان نیازمند رویکردی هوشمندانه، تدریجی و فرهنگی است، نه برخوردهای صرفاً دستوری. با تقویت هویت بومی، ارائه الگوهای جذاب و ایجاد تعادل میان سنت و مدرنیته، میتوان از گسترش آسیبهای اجتماعی ناشی از استایلهای بیگانه کاست و مسیر بازگشت به اصالت فرهنگی را هموار کرد.






































